ژرفانمایی یا پرسپکتیو در عکاسی <br>Perspective
ژرفانمایی یا پرسپکتیو در عکاسی
Perspective

ژرفانمایی یا پرسپکتیو در عکاسی
Perspective

 
پرسپکتیو بطور شایع در ترکیب بندی تصاویر بکار می رود. با کمک آن سعی می شود تا عنصر عمق در تصویر بهتر به نمایش درآید.

از لحاظ تعریف، ژرفانمایی یا پرسپکتیو (Perspective) عبارت است از ارائه تصویر در یک سطح دو بعدی به گونه ای که شبیه به آن چیزی باشد که چشم بطور سه بعدی می بیند.
با ایجاد پرسپکتیو می توان چشم مخاطب را در مسیر مورد نظر هدایت نمود و حس عمق و مسافت را در وی ایجاد کرد. پرسپکتیو ، موقعیت قرارگیری و ارتباط عناصر تصویر با یکدیگر را با تاکید بیشتری به نمایش می گذارد و احساس سه بعدی بودن به تصویر می بخشد.

پرسپکتیو 1

با استفاده از تکنیک های پرسپکتیو می توان حس عمق را تشدید نمود. دریاچه نمک در منطقه کویر مرکزی ایران

بکارگیری پرسپکتیو و ایجاد حس عمق در تصویر، نقش مهمی در خلق آثار هنری در حوزه عکاسی دارد. روش های زیادی برای ایجاد پرسپکتیو در تصاویر وجود دارد. این روش ها اساسا از فنون ترکیب بندی (Composition) و مبانی بصری می باشند. شما می توانید با فراگیری نکات مهم و اصول پایه پرسپکتیو، دید عکاسانه خود را ارتقا دهید و با تمرین و ممارست، تکنیک های مربوطه را در خلق آثار خود بکار گیرید.
خاصیت دید دو چشمی در انسان و ادراک سه بعدی تصاویر در مغز، عاملی است که حس دیدن به صورت سه بعدی را در فرد ایجاد می کند. رعایت اصول ترکیب بندی و پرسپکتیو می توانند موارد زیر را در تصویر تقویت نمایند:
o شکل موضوع (سوژه)
o حالت موضوع (سوژه)
o احساس حجم
o احساس فضا
o احساس عمق
o احساس مسافت

به عنوان یکی از ارکان مهم در ترکیب بندی تصاویر، پرسپکتیو بر اساس نحوه چیدمان عناصر تصویر،خصوصیات این عناصر، اندازه آنها و ارتباطی که با یکدیگر دارند، شکل می گیرد. بطور خلاصه عوامل اصلی تعیین کننده وضعیت پرسپکتیو در یک تصویر شامل این موارد است:
o اندازه اجزاء تصویر
o موقعیت قرارگیری عناصر تصویری
o فضای بین عناصر تصویری
در ادامه به برخی تعاریف در مورد پرسپکتیو و اثرات آنها بر ترکیب بندی تصاویر می پردازیم.

پرسپکتیو خطی
خطوط موازی(Parallel lines) در فضا همواره در یک امتداد و در موازات هم ادامه می یابند، ولی از نظر بیننده ای که از روبرو به آنها نگاه می کند به نظر می رسد که در نقطه ای در بینهایـت همدیگر را قطع می نمایند که به آن نقطه تلاقی (Vanishing point) یا نقطه فرار گفته می شود.
اگر فرض کنید دو خط موازی (مثل ریل قطار یا کناره های یک جاده) در تصویر وجود داشته باشد که از ناحیه نزدیک به دوربین به تدریج دور می شوند، در این حالت علی رغم اینکه دو خط مذکور در واقعیت موازی یکدیگرند، ولی در تصویر انگار که همگرا هستند و یکدیگر را در نقطه ای قطع می کنند. (نقطه تلاقی). در این حالت مغز انسان با توجه به دریافت های قبلی خود از خطوط موازی و با تحلیل این صحنه، حس دور شدن و عمق را حس می کند.

پرسپکتیو 2

تصویری که دوربین عکاسی از یک سوژه سه بعدی ثبت می کند.

به چنین حالت هایی از پرسپکتیو که با خطوط یا امتداد مستقیم عناصر در یک جهت خاص، حس عمق و فاصله بوجود می آید، پرسپکتیو خطی (Linear Perspective) می گویند.
پرسپکتیو خطی از روش های شایع در ایجاد پرسپکتیو در تصاویر است و با استفاده از خطوطی که به سمت نقطه واحدی ( یعنی نقطه تلاقی) همگرا (Converge) می باشند ایجاد می گردد. این خطوط می تواند شامل عناصر خطی و یا خطوط دیدگانی باشند.
نقطه تلاقی خطوط همگرا در کادر تصویر در جایی خواهد بود که چشم مخاطب را به سمت خود هدایت می کند و بنابراین بر عناصر تصویری قرارگرفته در آن ناحیه تاکید خواهد شد.

پرسپکتیو 3

خطوط همگرا چشم را به سمت نقطه تلاقی هدایت می کنند.

پرسپکتیو خطی توسط عکاسان منظره و معماری زیاد استفاده می شود. این یک روش خوب برای نمایش چشم اندازهای بزرگ و گسترده یا مناظر شهری است خصوصا هنگامی که عکاس قصد دارد بزرگی صحنه عکاسی را به مخاطب نشان دهد.
با استفاده از قانون طلایی یا قاعده یک سوم ها، می توان با منطبق کردن نقطه تلاقی بر روی یکی از نقاط طلایی تصویر، به ترکیب بندی بسیار جذاب و موثری دست یافت.
برای مطالعه در این خصوص می توانید به مقاله "نسبت طلایی و قاعده یک سوم ها" در همین وب سایت مراجعه نمایید.
توجه به این نکته لازم است که همیشه نقطه تلاقی در کادر تصویر دیده نمی شود و ممکن است خطوط همگرا در محلی خارج از کادر تصویر یکدیگر را قطع کنند. در این حالت چشم بیننده به خارج از تصویر هدایت می شود و نقطه تلاقی به صورت تخیلی در ذهن او شکل خواهد گرفت.

پرسپکتیو 4

نمایی از داخل مسجد امام در اصفهان. در پرسپکتیو، خطوط همگرا در خارج کادر تصویر به هم می رسند.

فاصله دوربین از سوژه و فاصله کانونی لنز عوامل اصلی در تعیین پرسپکتیو خطی هستند. لنز های واید انگل (با فاصله کانونی کوتاه) نسبت به لنز نرمال، تصاویری با حس عمق بیشتر ایجاد می کنند و لنز های تله فوتو (فاصله کانونی بلند) نسبت به لنز نرمال تصاویری با حس عمق کمتر ایجاد می نمایند. به این دلیل است که فشرده سازی عمق را به لنز های تله فوتو نسبت می دهند.
بعضی از عکاسان تازه کار، گاهی پرسپکتیو خطی را با مفهوم عمق میدان (DOF) اشتباه می کنند. توجه به این نکته مهم است که در عمق میدان، میزان عمقی از تصویر که دارای وضوح است مورد بحث قرار می گیرد ولی در پرسپکتیو خطی، وضعیت نمایش عمق در تصویر، مورد نظر می باشد.

پرسپکتیو 5

خطوط موازی ریل که به صورت همگرا دیده می شوند و در نقطه تلاقی به هم می رسند.

پرسپکتیو مسیر مستقیم
آنچه چشم انسان بطور طبیعی می بیند در مسیر مستقیم واقع شده است. همچنین اکثر لنز های دوربین اجزاء تصاویر و موقعیت آنها را در مسیر مستقیم نمایش می دهند. پرسپکتیو ایجاد شده در تصاویری که با این نوع لنزها گرفته می شود اصطلاحا پرسپکتیو مسیر مستقیم (Rectilinear Perspective) نامیده می شود. به عبارتی در پرسپکتیو مسیر مستقیم امتداد خطوط مستقیم است و انحنایی در خطوط صاف و مستقیم موجود در صحنه ایجاد نمی شود.
ولی بعضی از لنزها مثل لنزهای چشم ماهی(Fisheye) از پرسپکتیو مسیر مستقیم پیروی نمی کنند. این نوع لنز ها پرسپکتیو ساختگی به شکل منحنی(Curvilinear) ایجاد می نمایند که با پرسپکتیو طبیعی که به شکل مستقیم است تفاوت دارد.
در دوربین های ویژه عکاسی پانوراما (Panorama) نیز از لنزهایی استفاده می شود که پرسپکتیو استوانه ای (Sylandrical Perspective) ایجاد می کنند. در این نوع پرسپکتیو، خط افق به صورت مستقیم ولی خطوط افقی بالاتر و پایین تر از خط افق، به شکل منحنی دیده می شوند.

پرسپکتیو 6

پرسپکتیو مسیر مستقیم در لنز نرمال در مقایسه با تصویر پانوراما و تصویر گرفته شده با لنز چشم ماهی.

نقاط تلاقی در پرسپکتیو
در یک پرسپکتیو ممکن است بیش از یک نقطه تلاقی (Vanishing Points) قابل تشخیص باشد. بر همین اساس پرسپکتیو را می توان بر اساس تعداد نقاط تلاقی قابل شناسایی در تصویر به چند دسته تقسیم بندی نمود:
o پرسپکتیو تک نقطه ای
o پرسپکتیو دو نقطه ای
o پرسپکتیو سه نقطه ای

پرسپکتیو 7

1) پرسپکتیو تک نقطه ای
هر گاه خطوط فرضی موجود در تصویر به سمت یک نقطه (Vanishing Point) همگرایی داشته باشند و ایجاد پرسپکتیو کنند، پرسپکتیو را تک نقطه ای (One-point Perspective) می گویند. نقطه تلاقی را عموما در خط افق در نظر می گیرند. این روش بسیار ساده است و می تواند ابزار قدرتمندی برای ایجاد پرسپکتیو باشد. مثال هایی از آن را می توان در تصاویری از ریل راه آهن، یک جاده، یک پل یا راهرویی طولانی دید.

پرسپکتیو 8

نمونه ای از پرسپکتیو تک نقطه ای

اگر در پرسپکتیو تک نقطه ای، نقطه تلاقی در مرکز تصویر واقع شده باشد به آن پرسپکتیو مرکزی (Central Perspective) گفته می شود. معمولا در پرسپکتیو مرکزی حس قرینگی در تصویر ایجاد می شود.

پرسپکتیو 9

نمونه ای از پرسپکتیو مرکزی که نوعی پرسپکتیو تک نقطه ای می باشد

2) پرسپکتیو دو نقطه ای
پرسپکتیو دو نقطه ای (Two-point Perspective) وقتی ایجاد می شود که خطوط فرضی موجود در تصویر ، در دو سمت سوژه اصلی به دو نقطه تلاقی (Vanishing Point) مختلف برسند. در این حالت خطوط تصویر، چشم مخاطب را به ناحیه بین دو نقطه تلاقی هدایت می کند و در این ناحیه حس برجستگی و نزدیک بودن در بیننده ایجاد می نماید.
به عنوان مثال ساختمان مرتفعی را در نظر بگیرید که از زاویه پایین و از قسمت گوشه ساختمان به آن می نگریم. در پرسپکتیو دو نقطه ای عموما در کادر تصویر ، دو سطح که با یکدیگر برخورد دارند قابل شناسایی است و حس سه بعدی سوژه به حالت تشدید شده به نمایش در می آید.

پرسپکتیو 10

نمونه ای از پرسپکتیو دو نقطه ای و نمایش خطوط همگرا در آن

3) پرسپکتیو سه نقطه ای
در حالتی که خطوط فرضی همگرا در تصویر موجود باشند بطوریکه در سه جهت مختلف حرکت کنند و سه نقطه تلاقی مختلف ایجاد نمایند، پرسپکتیو ایجاد شده به نام پرسپکتیو سه نقطه ای (Three-point Perspective) نامیده می شود.
این نوع پرسپکتیو عموما وقتی ایجاد می شود که از زاویه ای بالاتر یا پایین تر از سوژه اقدام به عکاسی نمایید. به عنوان مثال در عکاسی هوایی از مناظر شهری که دوربین زاویه دید از بالا (High angle) دارد و ساختمانها عموما دارای ساختاری هندسی هستند، می توان این نوع پرسپکتیو را مشاهده نمود. یا مثلا وقتی از زاویه پایین (Low angle) از یک پل بلند و ستون های آن عکس بگیرید می توانید در تصویر، پرسپکتیو سه نقطه ای ایجاد کنید.

پرسپکتیو 11

نمونه ای از پرسپکتیو سه نقطه ای و نمایش خطوط همگرا در آن

نکات کاربردی در ایجاد پرسپکتیو

تغییر در فاصله کانونی لنز
فاصله کانونی لنز از عوامل اصلی در تعیین پرسپکتیو خطی است. لنزهای با فاصله کانونی کوتاه (wide angle) نسبت به لنزهای نرمال و یا تله فوتو (Telephoto) حس عمق بیشتری را در تصویر ایجاد می کنند و فشردگی کمتری بین سوژه و صحنه بوجود می آورند. لنزهای تله فوتو، فشردگی بیشتری ایجاد می نمایند بطوریکه به نظر می رسد عناصر تصویر به هم نزدیک ترند و این باعث می شود حس عمق کمتری در بیننده بوجود آید.
در هنگام عکاسی بایستی توجه شود که در حالتی که دوربین و سوژه در موقعیت ثابت قرار دارند، با تغییر لنز نرمال به لنز واید یا لنز تله ، تغییر پرسپکتیو ایجاد نمی گردد. در این حالت با تغییر میدان دید صحنه، در لنز واید نسبت به لنز نرمال یا تله، سطح بیشتری از صحنه دیده می شود. بطوریکه انگار از سوژه دور شده اید و برعکس با تعویض لنز به یک لنز تله، انگار به سوژه نزدیک شده اید و سوژه را با بزرگنمایی بیشتر و در یک میدان دید کمتر خواهید دید.

پرسپکتیو 12

در این تصاویردوربین عکاسی و سوژه در موقعیت ثابت و فاصله کانونی لنز متغیر است.

حالا وضعیت دیگری را فرض کنید که دوربین با یک لنز نرمال و در فاصله مشخصی از سوژه قرار گرفته است و شما قصد دارید در هر شرایطی اندازه سوژه (مثلا ارتفاع آن) در تصویر ثابت باشد. در این حالت اگر لنز نرمال خود را با یک لنز واید تعویض کنید و دوربین در همان محل قبلی باشد، سوژه به اندازه کوچکتری دیده می شود. پس برای اینکه ارتفاع سوژه به اندازه حالت قبلی باشد بایستی محل دوربین را به سمت سوژه جابجا کنید تا به آن نزدیکتر گردد. همینطور اگر به جای لنز نرمال، یک لنز تله فوتو جایگزین کنید، به علت بزرگنمایی که در تصویر ایجاد می کند، برای اینکه اندازه ارتفاع سوژه تغییر نکند باید دوربین را از سوژه دورتر نمایید.
توجه داشته باشید که در این تمرین، فاصله سوژه تا پس زمینه تصویر ثابت است ولی فاصله دوربین تا سوژه در هر یک از لنزها تغییر کرده است تا بتوانیم اندازه ثابتی از سوژه را در کادر تصویر داشته باشیم.
با مقایسه سه تصویری که به این شکل گرفته اید، خواهید دید اگر چه ارتفاع سوژه در هر سه عکس برابر است ولی در حالتی که از لنز واید استفاده شده، فاصله سوژه با پس زمینه تصویر به نظر خیلی بیشتر از دو تصویر دیگر می باشد و حس عمق بیشتری در تصویر ایجاد شده است در حالیکه در لنز تله، عناصر پس زمینه نزدیک تر به سوژه دیده می شوند و به همین دلیل عموما ذکر می شود که لنزهای تله، پرسپکتیو یا عمق تصویر را فشرده می سازند.

پرسپکتیو 13

وقتی فاصله سوژه و پس زمینه ثابت است، با لنزهای با فاصله کانونی کوتاه تر حس عمق بیشتری می توان ایجاد نمود.

پس با توجه به مطالب فوق الذکر، اگر فاصله بین دوربین و سوژه تغییر یابد، در پرسپکتیو تصویر نیز تغییر ایجاد می شود ولی اگر این فاصله ثابت باشد، حتی اگر فاصله کانونی لنز را تغییر دهید، در پرسپکتیو تغییری ایجاد نمی شود و فقط در بزرگنمایی و میدان دید تصویر تغییر بوجود خواهد آمد.

تغییر زاویه دید دوربین عکاسی
در حالتی که فاصله کانونی لنز ثابت است، با تغییر در موقعیت دوربین و جابجایی آن، پرسپکتیو تصویر تغییر می کند. تغییر زاویه دوربین نسبت به سوژه در موقعیتی بالاتر از زاویه در سطح چشم (Eye level)، یا پایین تر از آن می تواند حس عمق و شدت پرسپکتیو را افزایش دهد.
قرار دادن دوربین در وضعیت زاویه دید از پایین (Low angle view) سوژه را بلند تر از حالت معمول نشان می دهد. همینطور قرار دادن دوربین در وضعیت زاویه دید از بالا (High angle view) می تواند سوژه را کوتاه تر از حالت عادی نمایش دهد.
با استفاده از زاویه دید از پایین می توان بر عناصری از صحنه که در پیش زمینه تصویر قرار گرفته اند تاکید نمود و یا نقاط توجه یا سطح فوکوس را در قسمتهایی از کنار تصویر متمرکز نمود تا حس عمق در آن تشدید گردد.
همچنین با حرکت به سمت چپ یا راست و تغییر موقعیت دوربین نسبت به سوژه، پرسپکتیو تصویر نیز تغییر خواهد یافت. در این موارد بایستی به وضعیت پس زمینه، پیش زمینه و عناصر موجود در تصویر و نحوه قرار گیری آنها در کنار یکدیگر توجه نمود. می توان با استفاده از زوایای مختلف دوربین، چندین بار از سوژه مورد نظر عکس گرفت تا به پرسپکتیو مطلوب دست یافت.

پرسپکتیو 14

با تغییر زاویه سوژه به سمت چپ و راست، پرسپکتیو تصویر تغییر یافته است.

پرسپکتیو اندازه
انسان آنچه را با چشمانش می بیند و با استفاده از حافظه بصری خود و بر اساس اندازه اجزاء تصویر و زوایایی که با هم می سازند، مورد قضاوت قرار می دهد و دوری و نزدیکی آنها را تعیین می کند.
بنابراین اجزای تصویر اگر در فواصل دور و نزدیک نسبت به دوربین قرار گیرند، در تصویر نهایی به اندازه های مختلفی دیده می شوند و در بیننده حس عمق ایجاد می کنند. به این حالت پرسپکتیو اندازه (Size Perspective) گفته می شود.
مثلا فرض کنید در یک تصویر، آپارتمان ده طبقه ای وجود دارد که بلندی آن در تصویر به اندازه فردی که در صحنه قرار دارد دیده می شود. در این حالت تصویر دریافتی توسط مغز تحلیل شده و با توجه به اطلاعاتی که از نسبت اندازه یک انسان به سایر اشیاء دارد، ساختمان را دورتر از فرد تشخیص می دهد.
به همین علت یکی از روش های تقویت پرسپکتیو در هنگام عکاسی این است که اگر امکان داشته باشد عنصری در تصویر گنجانده شود که اندازه آن برای بینندگان مشخص می باشد و می تواند به عنوان معیاری برای اندازه سایر عناصر موجود در صحنه در نظر گرفته شود. به عنوان مثال حضور یک انسان در کنار یک آبشار می تواند میزان بزرگی و عظمت آن را آشکار سازد.

اثر کاهندگی
یکی از ساده ترین راه های ایجاد عمق در تصویر این است که عناصری از صحنه بصورت تکرار شونده از دوربین دور شوند. مثلا یک ردیف از درختان یا دیواری آجری. در این حالت جزئی از تصویر که چشم با اندازه های آن آشناست، به صورت رو به کاهش در تصویر تکرار می شود و حس عمق را در بیننده بر می انگیزد. به این حالت اثر کاهندگی (Diminishing Effect) می گویند. اصطلاح پرسپکتیو اندازه های کم شونده (Dwindling Size Perspective) نیز به این نوع پرسپکتیو اتلاق می گردد که در واقع نوعی پرسپکتیو اندازه است.

پرسپکتیو 15

نمونه ای از تکنیک اثر کاهندگی در ایجاد پرسپکتیو (تصویر راست) و پرسپکتیو اندازه (تصویر چپ)

پرسپکتیو حجمی
. بطور کلی سایه اشیاء و عناصر موجود در صحنه در خصوص شکل و اندازه آنها اطلاعاتی به بیننده منتقل می کنند. وقتی که عنصری در یک صحنه دارای سایه است، این سایه نه تنها می تواند حس عمق در تصویر ایجاد کند بلکه بر کیفیت سه بعدی آن عنصر نیز تاکید خواهد داشت.
در مواقعی که قسمتی از سوژه روشن و قسمت دیگری از آن در سایه قرار گرفته است حس عمق در تصویر تشدید می شود. به عنوان مثال تصویر پرتره یک فرد را در نظر بگیرید که نورپردازی آن از یک طرف صورت انجام شده است و نیمی از صورت وی در تاریکی قرار دارد و یا مثال دیگر هلال ماه است که قسمتی از آن در سایه واقع شده است. به این حالت که توسط عناصر تصویر سایه ایجاد می شود و یا قسمتی از آنها در سایه قرار دارد و حجم آنها در تصویر مورد تاکید قرار می گیرد، پرسپکتیو حجمی (Volume Perspective) می گویند. این نوع پرسپکتیو باعث می شود تا حس عمق در عکس تشدید شود.

پرسپکتیو همپوشانی
پرسپکتیو همپوشانی (Overlap Perspective) وقتی اتفاق می افتد که بعضی عناصر تصویر که جلوتر از سایر عناصر قرار دارند، قسمتی از سطح عناصر پشتی را بپوشانند بطوریکه قسمتی از عناصر پشتی که دورتر از دوربین قرار گرفته اند در تصویر دیده نشوند.
بدون توجه به اندازه عناصر موجود در تصویر و یا محلی که آنها قرار گرفته اند، همپوشانی قسمتی از عناصر دورتر توسط عناصر نزدیک تر، حس پرسپکتیو و عمق را در مخاطب ایجاد می نماید .

پرسپکتیو 16

نمونه ای از پرسپکتیو همپوشانی (تصویر راست) و پرسپکتیو حجمی (تصویر چپ)

پرسپکتیو هوایی یا جوّی
وقتی شیء در دوردست دیده می شود، کنتراست و وضوح آن نسبت به پس زمینه تصویر کاهش می یابد و همچنین اشباع رنگ ها در آن کمتر می گردد. این امر به علت پدیده جوی و مولکول های هوایی است که بین عناصر تصویر و دوربین واقع شده اند.
هر چه فاصله عناصر تصویر از دوربین دورتر باشد، کنتراست و رنگ آن کمتر خواهد بود و در نگاه بیننده دورتر دیده می شود و برعکس هرچه عناصر تصویر با کنتراست بیشتر، شارپ تر و رنگ غلیظ تری دیده شود، در نظر بیننده نزدیک تر حس می گردد. به این حالت پرسپکتیو هوایی یا جوّی (Aerial or Atmospheric Perspective) می گویند. از پرسپکتیو هوایی در عکاسی از فضای بیرون (Outdoor) خصوصا در عکاسی منظره بطور شایع استفاده می شود.
در صحنه هایی که چند لایه با فواصل مختلفی از دوربین وجود دارد (مثلا لایه هایی از کوه ها با دوری و نزدیکی متفاوت)، پرسپکتیو هوایی به خوبی دیده می شود. با قرار دادن بعضی عناصر مورد توجه در پیش زمینه (Forground) تصویر، می توانید حس عمق را تشدید کنید.

پرسپکتیو ارتفاع
پرسپکتیو ارتفاع (Height Perspective) خصوصا در مواقعی که خط افق (Horizon) در تصویر موجود است مورد استفاده قرار می گیرد. در این نوع پرسپکتیو عناصر بصری که به خط افق نزدیک ترند، نواحی دورتر تصویر را تشکیل می دهند و عناصری که از خط افق فاصله بیشتری دارند ( یعنی در بالا و پایین خط افق در ناحیه تصویر) عناصری هستند که به دوربین نزدیک تر می باشند. مثلا منظره ای را تصور کنید که از یک زمین چمن تشکیل شده است که تا خط افق امتداد دارد و در آسمان بالای خط افق نیز ابر های لکه ای قرار گرفته اند که هر چه از خط افق به بالای تصویر می روید لکه ابرها بزرگتر می شوند چون به دوربین نزدیک ترند. بنابراین در تصویر مذکور آنچه در خط افق است در دورترین حالت نسبت به دوربین دیده می شود.
در پرسپکتیو ارتفاع یا قدّی، هر چه در آسمان (یعنی بالای خط افق) و هرچه بر روی زمین (یعنی پایین خط افق) قرار گرفته است و به دوربین نزدیک تر باشد از خط افق در وسط تصویر فاصله بیشتری دارد و هر چه در نزدیک خط افق واقع شده باشد در دورترین موقعیت صحنه دیده می شود.

پرسپکتیو 17

نمونه ای از پرسپکتیو جوی (تصویر راست) و پرسپکتیو ارتفاع (تصویر چپ)

پرسپکتیو در عکاسی معماری
در عکاسی معماری (Architectural Photography) ایجاد پرسپکتیو مسیر مستقیم (Rectilinear Perspective) اهمیت زیادی دارد و عموما به این روش تصاویر بناهای معماری تهیه می شود.
برای این کار لازم است ابتدا دوربین عکاسی بر روی یک سه پایه مستقر گردد. سپس با کمک یک ابزار تراز ، دوربین در سطح افقی و همچنین در محور جلو به عقب تراز شود. در این حالت سنسور دوربین از لحاظ چپ و راست تراز بوده و نسبت به زمین کاملا عمودی (گونیا) خواهد بود. در این وضعیت، تصویر بدست آمده تصویری مستقیم تلقی می شود.
در بعضی دوربین ها، تراز بصورت دیجیتالی در داخل آنها تعبیه شده است. همچنین می توان از تراز خارجی که عمدتا به صورت حبابی ساخته می شوند (Camera Bubble Level) و بر روی کفشک (Hotshoe) دوربین نصب می شود استفاده کرد.

پرسپکتیو 18

چند نمونه تراز خارجی حبابی و نحوه قرارگیری آن بر روی کفشک دوربین عکاسی

برای عکاسی از یک ساختمان بلند، اگر در روبروی آن قرار گیرید و بخواهید تصویر کل ساختمان را در کادر داشته باشید، لازم می شود که زاویه دید دوربین را به سمت بالا متمایل کنید. در این حالت تصویر بدست آمده از ساختمان دچار تغییر در پرسپکتیو شده و خطوط عمودی ساختمان به شکل همگرا دیده خواهند شد.
یک راه برای جلوگیری از این حالت، قرار دادن دوربین در موازات سطح زمین و در زاویه قائم نسبت به خط عمود بر زمین می باشد تا در تصویر ثبت شده، پرسپکتیو صحیحی از نظر معماری بوجود آید بطوریکه خطوط عمودی ساختمان به موازات هم دیده شوند. البته برای این کار ، لازم است که دوربین به اندازه کافی از ساختمان دور شود که بتوانید همه نمای ساختمان را در کادر تصویر داشته باشید.
هرچه فاصله دوربین از سوژه بیشتر شود و هرچه لنز دوربین فاصله کانونی بلندتری داشته باشد (لنز تله فوتو)، خطوط عمودی سوژه و صحنه از نظر بصری صاف تر و بطور عمودی در تصویر دیده خواهند شد.

پرسپکتیو 19

نمایش نحوه تغییر در پرسپکتیو تصویر در اثر تغییر زاویه دید دوربین

با توجه به اینکه برای بدست آوردن تصویری تخت از نمای ساختمان عموما لازم است دوربین به میزان زیادی از سوژه دور شود تا بتوانید در حالت موازی با سطح زمین، نمای کامل ساختمان را در کادر تصویر جا بدهید و همیشه این کار امکان پذیر نمی باشد و موانع مختلفی بر سر راه است، برای همین عموما از روش های دیگری برای ثبت عکس های معماری استفاده می شود.
یکی از راه های مناسب برای رفع این مشکل، استفاده از لنزهای اصلاح پرسپکتیو یا تیلت- شیفت (Tilt-Shift Lens) است. این لنزها در ناحیه بدنه خود قابلیت تغییر جهت دارند بطوریکه در آنها می توان امتداد موازی سطح خارجی لنز را نسبت به سنسور تغییر داد و این دو سطح را نسبت به یکدیگر زاویه دار نمود. با کمک این لنزها می توان در حالی که سطح تراز دوربین از لحاظ چپ و راست و عمودی بودن سنسور نسبت به زمین حفظ شده است، به طور موثری از فواصل نزدیکتر و درحالیکه لنز دوربین به بالا نگاه می کند از سوژه عکس گرفت.
با ورود عکاسی معماری به عصر دیجیتال و توسعه نرم افزارهای ویرایش عکس (همچون لایت روم و فوتوشاپ) ، می توان مواردی از اشکالات موجود در پرسپکتیو را که در عکاسی معماری رخ می دهد از طریق نرم افزارهای مذکور نیز برطرف نمود. البته این نوع اصلاح پرسپکتیو نیز محدودیت های خاص خودش را دارد و در موارد تغییرات شدید پرسپکتیو توانایی برطرف نمودن آن را نخواهد داشت. به همین علت در عکاسی معماری همواره تلاش بر این است تا جای ممکن در سر صحنه و در هنگام عکاسی پرسپکتیو مناسب بدست اید.

پرسپکتیو 20

یک نمونه لنز تیلت- شیفت و تاثیر آن بر روی اصلاح پرسپکتیو تصویر

روش های مختلفی برای ایجاد و تشدید پرسپکتیو در تصاویر وجود دارند که با تکنیک های بصری و روش های ترکیب بندی که اصولا درک آنها بسیار ساده است ایجاد می شوند. آشنایی با این روش ها به عکاس کمک می کند تا به شکل مناسبی پرسپکتیو مورد نظر خود را بدست آورد.
برای ایجاد بهترین پرسپکتیو لازم است تمرین کنید و در هر عکسی که می گیرید از چشمانتان به خوبی استفاده نمایید. همواره عناصر و جزئیات تشکیل دهنده صحنه، خطوط همگرا، زاویه دوربین، نوع لنز مورد استفاده و فنون ایجاد پرسپکتیو را مورد توجه قرار دهید تا با استفاده از آنها بتوانید آثاری خلاقانه بیافرینید.
یک نکته مهم این است که تقویت دید عکاسانه و تصوری که هنگام عکاسی از نتیجه نهایی کار در ذهن خود می سازید از مهمترین عوامل موفقیت در خلق یک عکس فوق العاده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گردآوری و تألیف: امیر دولتیاری
 تاریخ نگارش/آخرین ویرایش: 1398/5/21
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مراجع:

1_Harald Mante (1977). La composition en photographie. Dessain et Tolra, Paris .
   (ترجمه فارسی: ترکیب بندی در عکاسی، پیروز سیار، چاپ 14، سروش،1391)
2_Kate McEnaney (2017). Perspective in Photography . Retrieve from http:// digital-photography-school.com on Nov 11
3_Todd Vorenkamp (2016). Viewpoint and Perspective in Photographic Composition. Retrieve from www.bhphotovideo.com on Nov 11.
4_Christina Harman (2014). The Importance of Perspective in Photography . Retrieve from http://contrastly.com on Nov 11.
5_Adam Dachis (2011). Basics of photography: Composition and Technique. Retrieve from http://lifehacker.com on Nov 11.
6_David Peterson (2013). Using a Vanishing Point in your Photography. Retrieve from http://www.digital-photo-secrets.com on Nov 13.
7_Simon Bray (2011). Maximizing Perspective and Depth in your Photography. Retrieve from http://photography.tutsplus.com on Nov 13.
8_Allen (2014). The Fundamentals of Architectural Photography. Retrieve from www.photographingspaces.com on Nov 13.
9_Kim (2017). Why is perspective in photography composition important?. Retrieve from www.landscape2art.com on Nov 15.

مقالات مرتبط:

 ـ اهمیت ترکیب بندی در عکاسی

 ـ عناصر پایه در ترکیب بندی: بخش 1- قطع تصویر و نقطه

 ـ عناصر پایه در ترکیب بندی: بخش 2- خط و شکل

 ـ عناصر پایه در ترکیب بندی: بخش 3- بافت، رنگ و روشنایی

 ـ نسبت طلایی و قاعده یک سوم ها

- مبانی پایه در عکاسی معماری: بخش 1

- مبانی پایه در عکاسی معماری: بخش 2

- مبانی پایه در عکاسی معماری: بخش 3 

نظرات کاربران

نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید

.Copyright © 2017 taklens.ir. All Rights Reserved

صفحه اینستاگرام: taklens.akaskhaneh@
کانال تلگرام: taklens_channel@